عزیزان من تو تاپیک یکی باخرم نوشتم این هفته چقدر داغونم. سر شب بابام زنگ زد ب شوهرمو هر چی دهنش درآمد گفت بعش. مادرو خواهرشم بعدش پریدن بهم. منم هرچی تو دلم بود این سه سال بهشون گفتم. اونام خواستن برن که من کوتاه اومدم.باز خر شدم. دوباره وسط حرفام خواعر شوهر سلیطه ام هی حرف زدو منم نصفه نیمه جوابشو دادم. الانم تو قیافه هس. منم شوعرمو از اتاق بیرون کردم بره پیش ننه خواهرش بخوابه. هنوز داغونم. نمیدونم اینا کی میرن.ب ابام گفت مهریتو بذار اجرا دوس داشتی بیا شهرستان. حتما باید همین کارو بکنم. چون با اینکه شوهرم ترسیده بود اما باز بخاطر ننه خواهرش این چند روز اصلا سمتم نیومد. و این منو داره دیوونه میکنه. میدونم بعد رفتنسون ب پام نیوفته اما چ فایده داره برا من. غرور له شدمو کی جواب میده؟! خواهرشم که پرروتر شده. چون تازه فهمیده داداشش چقدر ازشون حساب میبره. تورو خدا ی چیزی بکید اروم شم یا تاپیکو فان کنید. دارم از غصه میمیرم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘