با خواهرم قهر بودم گفتم نمییام ممنون مامان؛ شروع کرد هر روز تلفن کردن گریه کردن نصیحتای طولاااااااانی و تاکید میکرد که بخدا میدونم حق با تو هست کاااااملا درست میگی ولی بخاطر من باید بیای منم گفتم چشم؛:"" قبلا هم گفته بودم خواهرام تو نوع تربیتشون اینه که بچه ها هررررررررکار که دوس دارن انجام بدن مثلا دختر خواهر ۱۵ سالم با خانواده دوس پسرش میره بیرون مرتب و مامانش درجریانه؛:" پسر خواهر دو سالم سر سفره پی پی از پوشکش میزنه بیرون و خواهرم غش غش غش میخنده؛ خلاصه بیخیال بمعنی واقعی کلمه؛؛؛ ومن برعکس حساسم و چهارچوب تعیین کردم برا بچه هام