زمانی ک فقط یازده سال داشتم توسط خالم ک فال میگرف بهم گفت شد ک پسرداییم عاشقمع اونموقع اون ازمن ۷ سال بزرگ تربود متاسفانه من فکر کردم خالم راس میگه.. بیخبرازاینک دقیقاهمین حرفارو خالم ب پسرداییمم میزده ک دخترعمه فلانی دوستت داره...خلاصه توسن یازده سالگی من باپسرداییم دوست شدم هیچی هم ازرفاقت نمیدونسم کوچیک بودم ولی پسرداییم گرگ بودبچه تهران بودو زرنگ