قانع بودن دیگه بیمارستانی ک ندیده بودن ذهنشون اینطور برنامه ریزی شده بود ک همه توخونه زایمان میکنن.بعد مینشستن یکنفرم پشت سرشون مینشست خیلی راحت تراز خودمون ک رو تخت و خوابیده ایم.بعد غذاها و تحرکاتی اونا داشتنو خودمون نداریم یمشت بی بنیه ای هستیم.قدیمیا بخودشون میرسیدن همه چی محلیو ارگانیک ن مثل خودمون معلوم نیست چی میخوریم شیمیاییو صنعتیو
خداصبرشو میده نترسین