من خیلی علاقه دارم به نماز ولی چون پدرم هی زور میکنه بخون یهو تو جمع میگه خوندی یا مثلا تو مهمونی میگه پاشو وضو بگیر نماز بخون متنفرم
منم نماز نمیخونم
یا میخوام شروع کنم بخونم مادرشوهرم برمیگرده میگه خدارو هزار مرتبه شکر میترا نماز میخونه
متنفرم از این حرفاا
یا مثلا بابام نمیزاره ناخن بلند کنیم و لاک بزنیم
الان ناخنم بلنده دوروزه میگه بگیر من نمیگیرم
الان هرچی دهنش بود بارم کرد بهم میگه اندازه گوه سگ برام ارزش نداری
متنفرم ازت
فقط دعا دعا میکنم این دوماهم تموم بشه بری دیگه قیافتو نبینم
اخلاقت شده عین شوهرت عین اون گوه شدی (شوهرم تو هرشرایطی باید حرف حرف خودش باشه )
میگه عین اون یه دنده شدی😞😞
هرکی میبنه میگه چرا عین افسرده هایی
خبر ندارن با شوهرم خوب میشم بابام کوفتم میکنه با بابام خوب میشم شوهرم کوفتم میکنه
ادمیم نیستم ناراحتیمو بروز بدم همه رو میریزم تو خودم
چون همش ناراحتم هر دیقه سردرد دارم
از بس قرص برای میگرنم خوردم حالم از قرص بهم میخوره
😭😭