من همون موقع تو نامزدی خیلی اصرار میکردم برا ادامه تحصیل هم خودش مخالف بود هم مادرش زنگ میزد ک اگه م ...
خب این جملهی آخرت خیلی غلطه.. دوست داشتنی اگر هست اول «دوست داشتن خود» هست. کسی که حقوق انسانی من را نادیده میگیره آخه چه دوست داشتنی؟ منی که خودم را دوست ندارم و از چیزی که خودم میخوام و درست میدونم برای خودم میگذرم، چه طور دیگری را دوست دارم؟ حالا الان اون گذشته... به نظر من همچنان تلاش کن که یک جوری تحصیل را شروع کنی. از کلاس رفتن شروع کن. بعد کم کم ساز کنکور دادن را کوک کن. به هر حال به هر روشی که شدنی هست برای رشد خودت تلاش کن. حیفه! یک بار زندگی میکنیم...
من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیکهای قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانومها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت میکردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس میداد وسط صحبتهای خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سالها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمانهای نی نی سایت؟»
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
گفتم بخدا اما فایده نداشت اون حتی نمیزاره من تنها جایی برم چ برسه ب دانشگاه ک مختلطه
سخته زندگی با همچین آقایونی بعضیاشون ممکنه به مرور زمان نرم بشن تمام تلاشتو بکن از هر راهی که فکر میکنی حتی از راه ترحم یه مدت هی بگو احساس پوچی میکنم حوصلم سرمیره و...
یه مدت میگفتم حوصله م سر میره بزار درس بخونم میگفت خب حوصله ت سر میره باید بچه دار بشی منم ک بچه نم ...
میتونی ببریش مشاور؟
من یه جا میرفتم سرکار که همه اقا بودن غیر از من شوهرم خوشش نمیومد ازدواج که کردیم دیدم هم راهش دوره هم به خاطر شوهرم اومدم بیرون بعد یکی دو سال گشتم دنبال کار پیدا نکردم انقدر غرغر کردم و افسرده بازی دراوردم که شوهرم راضی بود برگردم همونجا ( البته واقعا افسرده شده بودم)
بله من دیپلم شوهرم فوق لیسانس الانم داره خودشو واسه دکترا آماده میکنه .تا حالا هم چند بار گفته خجالت نمیکشی تو دیپلم داری من فوق لیسانس .منم بهش گفتم شعور به تحصیلات نیست
کم شنوا هستم و از سمعک استفاده می کنم .وقتی با کسی حرف میزنم طرف مقابل به جای اینکه به من نگاه کنه به گوشم نگاه میکنه و همین امر باعث شده دیگه نخوام با کسی ارتباط برقرار کنم.خواستم بگم لطفاً مراقب نگاه هایتان باشید.کم شنوایان و ناشنوایان خجالت میکشند.