فدای چشمات بشم گفتم که بدونی تنها نیستی
دخترمن همش۲سالشه ولی چقدر دوستم داره باخودم میگه یعنی منم دوسالم بود مادرم بغلم میکرد؟میبوسیدم؟نوازش میکرد؟ولی هیچی یادم نمیاد فقط کتکاش یادمه موکشیدناش یادمه
قربونت بشم فکروخیال نکن منم انقدرفکروخیال کردم دائم بغض دارم تو نکن بیخیال باش
چشم حتما.مامان من زن پاک نجیب مومن کدبانو و تقریبا تو فامیل همه چی تمومه ولی متاسفانه بشدت پسر پرسته کاش من هیچوقت بدنیا نمیومدم فقط و فقط برای پسراش همه کار میکنه منو در خدمت اونا میخواد بجرات میتونم بگم توی ۳۴ سال سنم محبت واقعی‌ازش نسبت به خودم ندیدم ولی برای برادرهام محبتهای بیش از حد داره طوری که برادرکوچکم بهش میگه بهم محبت نکن حالم از محبت بهم میخوره بذارین یکم رو پای خودم وایستم. دیگه نازم نکن مگه من بچه دو ساله ام.
کاری نست ک در توانش بوده و‌نکرده باشه
حتی خیلی تلاش و کارها کرده ک واقعا بیش از حد توانش بوده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
