شوهرای شمام این جورین

نه 

اره

رودادی بهش 😬

اره فقط دوساعتی نیستم بچه نگه میداره اونم نمیدونم چجوری، بعدش دگه تکون نمیخوره رو مبل خوابه، منم از بس گفتم این کارو  بکن اون کارو بکن خسته شدم امروز کلن مثل خودش بودم خسته شدم از این همه کار واستراحت اون

اگر خوابشو کرده باشه خوبه و بچه رو میبره پارک

اما اکثر اوقات چون کارش سخته و خوابش میاد کسله و غرغرو

منم بهش میگم تو نیستی خیلی راحت ترم

بچه رو به زبون میگیرم

الانا ک هفت به بعد میاد میگم آخیش😉🙊🤗

ما بچه نداریم ولی شوهر من بچه خواهرشو نگه میداره وقتی ما جایی میریم ..شده 5 یا 6 ساعت ..میبرش کلی هم بهشون خوش میگذره 

شوهر من پسرمو كه كلا يادم نمياد حتي يك ربع نگهداري كنه😞

دخترمو گاهي يه نيم ساعتي نگهداري ميكنه البته الان كه نزديك يكسالشه و لبخند اينا ميزنه ، قبلا كوچيك بود تازه بدنيا اومده بود من تو شهر غريب بودم يه نفر كمك حالم نبود دخترم ٤ ماه تمام يكسره شبا بيدار بود تنهايي نگهش ميداشتم تا ٧ صبح عين جغد مينشستم شوهرمم تو خواب ناز بود يه روز محض رضاي خدا نگفت بده يكساعت بچه رو نگهدارم بخواب خبر مرگت😞

آره شوهر من این طوریه چون میره سر کار در طول هفته و واقعا خسته میشه منم توقع زیادی ازش ندارم توی نگهداری از پسرم .ولی خیلی دوستش داره هر وقت از سر کار میاد باهاش بازی میکنه ولی فقط درحدود یک ربع بعدش عصبانی میشه 

من کلن دو روز سر کاره بقیه هفته کنار من رو مبل شبا ساعت سه میاد میخوابه

چه کاریه ک فقط دوروزه

خب بگو کمکت کنه حالا که خونه اس

البته با هم فیلم ببینین بگردین و... 

من بچه اولم خیلی خوب بوددومی سه سال بعدش اومد تا صب گریه میکرد ماااا نهایتش با پامون تختشو تکون می دادیم  بغلی نشه😃😃😃😃واون همچنان گریه می کردددد

به محضه اینکه مینشستم بغلش می کردم ساکت میشد تا میزاشتمش تو تختتتت باززز گریه وگریه ....بیچارم کردددد....شوهرمم عینه چی می خوابید

کارش شیفتیه یه روز کامل نیست دو روز هست، دلت خوشه خواهر دلش نمیخواد از خونه تکون بخوره امشب گفت بریم خونه خالم گفتم باشه قبلش برو خیابونا ببینیم با بچه تزیین کردن قشنگ شده یک کیلومتری خونه خالش که رسیده میگه میخوای بریم دلم میخواد اون لحظه بمیرم وقتی حرفامو به نشنیدن میگیره

منم امشب اینقد دوست داشتم برم بیرون

اما خب خسته بود

غروب باپسرم رفتیم همسایمون دم خونه ی جشن کوچیک گرفته بود باز خوب بود