قانون سوم
توقعات تون رو کم و البته خیییلی کم کنید
من توقع ندارم آقام همیشه لبش خندون و با من مهربون صحبت کنه چون گاهی خیلی خسته و حال نداره
خودم نون میگیرم
خرید می کنم
پتو زو جمع می کنم
کارایی ک قبلا ب هیچ عنوان
نمی کردم و می گفتم وظیفه آقاست و اون نمی کرد و این وسط فقط من بودم ک حرص میخورد
اما آلان آراااااامش دارم و این ارزشمنده
ب آقام میگم بریم بیرون میگه خسته ام میگم باشه اشکال نداره ی دفعه دیگه میریم
و این بگم دفعه بعد ک گفتم دیگه نه نمی گه