جالبه بدونی که الان تو چهل و شش سالگی فقط نیست بلکه از اول ازدواجمون که سی و چهار سالش بود همینطور بود من احمق به امید اینکه بچه دار بشیم خوب میشه خودمو بدبخت کردم ، اشتبله کردم دوران نامزدی که این رفتارهارو دیدم جدا نشدم حالا دیگه دیر فقط منظر مرگ هستم که منو از دستش راحت کنه .
اخه من نمیخوام دارایی ام به رخ دیگران بکشم فقط میخوام بگم شوهرم دوستم داره واسم هزینه میکنه دقیقا منظورم همین هست اخه خانواده ام هیچ کدوم راضی نبودم زنش بشم شوهرم یه ادم ورشکسته بود که آه در بساط نداشت من با بدبختی زنش شدم همه خانواده ام می گفتند بعد یکسال برمیگردی این اهل زندگی نیست همیشه حرفاشون اذیتم میکنه و میخوام بفهمند که چقدر اذیتم کردند
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
