برا وزن بچه گففتم قبول کرد بعد رفتیم بهداشت و اومدیم بهداشت گفت خوبه هرچی گفتم بابا غزل لاغره به چشم که میشه فهمید.قبول نکرد دیگه گفت بچه سالمو میخوای ببری کجا.
برا دندونم قبول میکنه میگه ماه بعد برو ماه بعد میبینه حوصلشو نداره خوشش از شهر نمیاد با اینکه ۲۰سال درس خونده .میگه اعصاب خیابون ندارم خودش 2ساله گردن درد داره نمیره دکتر
قبلا وقتی قهر یه روزه میکردم همین جور بودم زنگ میزدم و اینا حتی خودم میرفتم سراغش بعضی وقتا ولی میخوام قهر اینبار کمی متفاوت تر باشه که بفهمه چقد دلم شکست و چقد کارش بد بوده که منی که تحمل قهرو نداشتم اینجوری شدم
استارتر شوهرت اونقدرا بد نیست من خودم متنفرم از کسابی که زن کتک میزنن ولی مشخصه از حرفات که الان چون عصبانی شده کتک زده و الان پشیمونه هر ادمی عصبانی میشه دوس نداره طرف مقابلش بلبل زبونی کنه کاش سکوت میکردی تا انقد وصع بد نشه حالا هم که اومده منت کشی معلومه دوست داره تو هم کشش نده بش بگو همینجا تو همین تاریخ باید قول شرف بدی بار اخرت بود ناراحتم‌کردی وگرنه میفته اکن اتفاقی که نباید بیفته جوری خودمو محو میکنم که هیچکس نفهمه کجا رفتم و چکر کردم با جدیت حرف بزن البته اینا د ر حد یه تهدیده نه اینکه پاشی بری از خونه😅😅😅 فقط بترسونش که دیگه اینکارو نکنه و اوقات قشنگتون خراب نشه حیف زندگی تو اوج زیبایی و حوانی خراب شه به طلاقم فکر نکن زندگیت اونقدرا هم بد نیست نسبت به بقبه من یه نفرو میشناسم شوهرش در حد سگ چه فحشایی که نمیداد به زنه چه کارا که نکرد اوی مخم سوت کشید زندگیتو جمع و جور کن با ناز و عشوه هم‌میتونی استفاده کنی طاهرا شوهرت هات هم هست کارتو راحتتر میکنه دیگه قخرتو کش نده شرط و شروط بزار براش گلی خبرشو بده که اشتی کروی نکردی منم لایک کن بخونم ان شالله اتفاقای خوب بیفته براتون
عنوان تاپیکتو دیدم خیلی دلم گرفت .منم حالم خوب نیست تاپیکای قبلیمو بخون 😔
اون اشتی کردناش برا رابطه بود ۸۰درصدش به نظرم.
باهم حرف میزنیم.ولی سرسنگین .تو یه اتاقیم ولی جدا میخوابیم .من هیچ وقت قهرو کش نمیدم اینبارم بخاطره اینه که بفهمه کارش چقققید افتضاح بود من تو شرایط بدی بودم نگران دخترم بودم اون حرفو زدم قرار نبود پاشه بزنه.
اگه اشتی کردی بیا بگو که خیالمون راحت شه منم لایک کن بخونم ممنون دوستم
اولا اصلا دیگه نگو میخوام جدابشم چون بقول خودت نمیتونی دوما من بجات بودم جلوی خانواده اش ازش تعهد میگرفتم بابت کتک کاریش که دیگه تکرار نشه که اگربشه ازش جدامیشی وتعهد رونشون خانواده ی خودمم میدادم که بدونند یعنی میکم بترسونش فعلا بدون قانون با کمک خانواده ها سوما مردا برای عذرخواهی بعضی ها نمیگند ببخشید ورابطه خواستنشون یعنی همون عذرخواهی اینو توکلاس همسرداری استادمون گفت یعنی تورابطه شماهم ارامش میگیری و لذت میبری این لذت شما به اون هم ارامش میده ازنظرش بیشترکتاب همسرداری وزناشویی بخون بنظرم بعد تعهد ببخشش ودیگه کش نداره ماجرا رو وسکوت کن موقع عصبانیتش و بخاطر خداگذشت کن شوهرت طوری هست که خیلی باید باسیاست وباگذشت باشی اینجا خیلی ها میگند طلاق امااحساساتی میشند شما گوش نکن بگرد دنبال راه کار وبدست اوردن رگ خواب همسرت تا رام بشه وارام بگیره تابتونی سالها باهاش ادامه بدی بخداتوکل کن موفق باشی
عزیزم با کمال احترام شما فقط پسرتو بهانه کردی و یه سرپوش برای ترس خودت از طلاق
ما فقط یکبار زندگی میکنیم ..ایا پسر شما در آینده بازم راضیه که مادرش عذاب بکشه
البته برای من و شما طلاق دیگه دیره چون سنمون بالا رفته اما این طفلی فقط ۱۹ سالشه
میتونه یه زندگی خوب داشته باشه
عزیزم شما هم کم تجربه هستی اینو مطمئنم
چرا میدونی اخلاق شوهرت تنده اما بازم زبون میریزی ؟
چرا گفتی عقل تو سرت نیست
اکن هم پدرشه و دوسش داره
از قصد این کارو نکرده
روی رفتار خودت هم کنترل داشته باش
سعی کن محیط خونتونو همیشه شاد و گرم نگه داری
و زمان خوشی بهش بگو که کتک زدنت چقدر روی رابطتتون اثر داره
سن شوهرت هن نگفتی
خلاصه سعی کن تغییر کنی تا بتونی تغییر بدی
