من بیشتر قایم موشک باهاش بازی میکردم.چون خیلی خیلی بهش علاقه داشت.
چون بچه ها تو این سن به آب و خاک خیلی علاقه دارن.من میبردمش تو حموم اونجا وان کوچیک خودش رو پر از اب میکردم و کلی توپ و اسباب بازی براش میریختم تو آب و حدود 2 ساعت همونجا بازی میکردیم تا خسته میشد.
شن بازی براش گرفتیم و یه قسمت خونه از این پارکتای نرم مخصوص بچه ها گذاشتیم و اونجا باهاش شن بازی میکردیم.
یا مثلا ماشین سواری خیلی دوس داشت.ماشین شارژی گرفتیم روزی یک ساعت با اون بازی میکرد.
از این پازل حلقه ایا گرفتیم.از اون بزرگا که رنگاش متنوعه و خیلی حلقه داره.میدادیم خودش درستش کنه.هر کدوم رو اشتباه میزاشت میگفتیم نهههه اشتباهه.اونم سریع حلقه اشتباه رو در میاورد با یکی دیگه عوض میکرد.کلا این بازی رو خیلی دوس داشت.
خط خط کردی رو کاغذ رو هم دوست داشت.براش مداد رنگی گرفتیم با دفتر نقاشی .حسابی برا خودش حال میکرد.اما همیشه خودم کنارش بودم که مداد رنگی رو تو دهن یا چشمش نزاره.