من بخاطره حساسیت و شکاک بودن شوهرم در عقد بچمو ۱۲ هفتگی سقط کردم و الان از شوهرم متنفرم چون منو واردا کرد ازش متنفر بشم و خسته و بچمو سقط کردم الان بعد از گذشت دو سال حالم بد و بدتر شده چون من یک قاتلی هستم بچشو کشته دارم میمیرم وقتی فکر میکنم نمیددنم چیکار کنم افسرده شدم تروخدااا کمکم کنیدددد حتی بعد اینگه بچه مرده دارم عذاب میبینم
حالا واقعا شوهرت کاری کرده یا ذهن خودت بیماره؟
عزیزم کاریه که انجام شده الان با سرزنش خودت و کوبیدن خودت ب هیچ جایی نمیرسی خواهشا خودتو سرزنش نکن ، کار بدی بوده ولی مجبور شدی
عزیزم حتما به ی مشاور مراجعه کن مطمنم بهتر می تونه کمکت کنه
چیزیه که پیش اومده زیاد خودتو اذیت نکن اون تو رو وادار کرد حتما برا زندگیت اینکارو کردی پس اون قاتله نه تو.
سقط قتل نيست
خودتو اذيت نكن
منم تو عقد بودم که باردار شدم. با داشتن هایمن. سقط کردم و روزهای خیلی خیلی بدی داشتم. هنوز هم یادش میفتم دلم میگیره. کاش بخاطر حرف مردم این کارو نمی کردم. ولی عزیزم برگرد به زندگی. بچه ای که پدرشو نخوای منصفانه نیست تو این دنیا باشه
😑
وقتی قاتل میشدی که با وجود تنفر از شوهر بچه ای ب دنیا میاوردی که شاهد تنفر مادر از پدر و بیمار و شکاک بودن پدر نسبت به مادره و هرگز توی خانواده اش عشق و محبت نمیدید و شاهد بی مهری و دعوای شما بود ! اون موقع قاتل روح یک انسان میشدی !
بهترین کارو کردی که قبل اینکه روی بد این زندگیو ببینه نذاشتی به دنیا بیاد
درسته کارت اشتباه بوده،ولی بالاخره گذشته رو نمیشه برگردوند،کفاره گناه تو بده شاید یکم دلت اروم بگیره،هرروز ی تسبیح استغفروالله ربی و اتوب و الیه،بگو،از خدا بخاه ببخشتت،عزیزم اینک خودتو داغون کنی چیزی درست نمیشه،جاری من خودش بچشو سقط کرد بخاطر خودخواهی خودش الانم خوشحال و شادان بهترین زندگی و میکنه ،عذاب وجدانم نداره،دیگ تو اون شرایط اینجوری صلاح دیدی وفکرکردی بهترین کاره،پس دیگ بیخیال
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
