ميدانی جانم ؛
صبحها همين كه صدایِ سوت کشیدنِ کتری رویِ اجاق را بشنوی، بویِ نانِ سنگکِ تازهی صبحِ زودِ پدر به مشامت برسد، و صدای صبحانه حاضر کردنِ مادر از آشپزخانه بیاید، يا وقتی عطرِ قرمه سبزیهای ظهرِ جمعهاش توی خانه می پيچد و هوش از سَرت می برد، همين كه چشمت ببينتشانُ گوشَت نفسهايشان را بشنود، همین که آغوشِ گرمشان را لمس كنیُ بگویی «چقدر دوستشان داری» يعنی «صبحت بخير» شده ...!
جمعه و شنبه و روزهای دیگرش فرقی نمیکند، صبحهایِ بودنشان همیشه بخیر می شود ...
👤 منيره بشيرى
┏━━━⚜━━━┓