سلام دوستان من الان باردارم ۶ ماهه هستم شاغلم خیلی ترس دارم که چیکار کنم موقع زایمان کسی نیست کمکم کنه چطوری اوایل لچه بزرگ کنم امش گریه میکنم البته بیشتر ناراحتیم از اینه که مادرم هست ولی مثلا ممکنه ماهی یکبار بیاد زودم میره دلم میخاست از نطر عاطفی هم بود کنارم بود همش پیش خاهرمه اخه یه شوهر خاهر دارم بسیار حسود هست و طوری هست که نمیزاره مادرم طرف منو شوهرم بیاد این مسیله خیلی ازارم میده کمرم به شدت درد میکنه طوری که شبا خاب ندارم به مادرم که میگم میگه همینه باید باهاش بسازی دلم میخاست بگه میام پیشت چن روز کمکت میکنم تا استراحت کنی کمرت خوب بشه ولی ....
دیگه انقدر دلم گرفته بود اومدم اینجا شاید کسی باشه بتونم دردو دل کنم
ربطي به شوهر خواهرت نداره مامانت بلد نيست
منم نداشتم
روزای سختی بود برام
منم مامانم همينطوره ولي خوب خدارو شكر ميدونم مادر شوهرم حتمان كمكم ميكنه
من ..
من ۱۰ روز اول زاسمان خونه مادرشوهر بودم
بعدش هم مامانم اینا میومدن دوساعته میرفتن
افسردگی شدید گرفته بودم همش گریه
از شوهرت کمک بگیر
بالاخره اونم باباست
بزار از اول درگیر شه
ناراحت نباش.خودت باشی راحت تری.یاد میگیری.مطمئن باش تو تنها آدمی نیستی که بچشو تنهایی بزرگ میکنه.نترس
عزیزم خداکمکت میکنه فقط از خودش کمک بخواه.
مادرتون خودش باید تصمیم گیرنده باشه نه دامادتون...
اوایل زایمانت اگر بودجه داشتین یک نفر بگیرین ک کمک دستت باشه یک هفته یا چندروز پرستار باشه ک چ بهتر .اگر هم ن مجبوری از مادرشوهرت کمک بخای .هرچند سخت هستش خدایی وقتی مادرت کنارت نباشه ولی ظاهرا چاره ای جز این نداری .گلم خیلیا نیستن ک همدمشون باشن یا کمک دستشون سعی کن وابسته کسی نباشی بهتره
منم مثل شما هیچکس کمکم نمی‌کرد همه کارا خونه با خودم بود شرایط زایمانم خیییلی سخت بود ولی گذشت الان پسرم یکسالشه،،،سخت نگیر میگذره
شرايطت تقريبا مثل منه، ديشب از كمردرد گريه ميكردم مامانم اصلا خونه من بند نميشه،ما آپارتمان هستيم ولى خودشون حياط دارن ميگه خونتون نميتونم بمونم، از الان استرس دارم موقع زايمانم نياد يا بياد و زود بره، خواهرم ندارم. كمك حال بودنم به كنار پيش شوهرم خجالت زده ميشم
وضع منم همین بود میگذره عادت کن مستقل باشی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
