من و شوهرم مشكل زياد داشتيم به دليل بچه بودن شوهرم مشكلات به خانواده ها رسيد و يه سري حرمتا شكسته شد مادر شوهرم ٢ سال با من قهره به شوهرم ميگه فقط طلاقش بده منم اگه خواستم برم دلجويي گفته نه
از طرفي اين ٢ سال شوهرم خيليييي تحت تاثير بوده واسه جدايي چون ميدونسته واسه زندگي با من بايد قيد پدر و مادرشو بزنه
امسال من كلا با شوهر قهر كردم سر يه قضيه جدي و قصدم طلاقه
حالا ديروز از شماره مامانش زنگ خورد ( و اينكه فكر ميكنن من اين شماره رو ندارم ) نفس ميكشيد بعد قطع كرد
حالا من دو تا احتمال ميدم
١ . مامانش باشه و از پسرش بي خبر باشه
٢ . شوهرم بوده باشه چون من بهش گفتم سيمكارتمو ميشكنم
نظر شما چيه