2733
2739
عنوان

لطفا بياييد ونظربديد ممنونم 🌺

42 بازدید | 3 پست

٦ماهه جداشديم ازخونواده شوهرم و مستقل درطول اين ٦ماه ن من رفتم خونشون ن اونا اومدن و ن سراغي گرفتن ديروز باداداشمو زنداداشم رفتيم خونه پدرشوهرم ك اشتي كنيم فقط همينكه نشستيم پدرشوهرم هرچي ب دهنش اومد وبارم كرد خيلي دلمو شكست ميگف اگه ميدونستم دختر شماقرار ازماجداميشد نميگرفتمش و واسش ي كارمند مي اوردم ك شغليم داشتو درامد من دخترتونو واس اين گرفتم ك پيشمون بمونه ونره خلاصه خيلي بم بدوبيرا گف و من كلا ساكت و هيچي نگفتم ديگ پاشديم بعد ي ساعتو نيم اومديم بيرون امروز بعداظهر ب شوهرم خبردادن ك بابات تصادف كرده و بيا رفتيم پيشش بيمارستان وبام حرف نزد اومدم خونه و الان شوهرم زنگ زد الان ميام دنبالت بريم خونه بابام منم گفتم نميام  لطفا راهنماييم كنيد واينم گف ديروز پدرشوهرم ك حتي اگ مردم نياد سرقبرم و كلي قران و قسم خورد  فردا برم عيادتش خونه يا نه؟؟؟؟

❄️❄️  كسيكه نبودتوحس نكنه وجودتم حس نميكنه 👌👌

بله برو ولي حرفايي كه زِد رو شوهرتون چه جوابي داشت واسش

خانمهاي گل 🌹مامانهاي زيبا 👸👰🏼📌بنده كارشناس مامايي📌عضو سازمان نظام پزشكي كشور📌داراي گواهينامه زايمان فيزيولوژيك

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اولن باید عروس بعد از چن مدت برن یه خونه مستقل بگیرن که اونم بستگی به پس انداز شوهرش داره که میتونه خونه بگیره یا نه. پدر  شوهرت اگه با دیدنت همچین حرفایی میزنه خب نرو بزار یه مدت بگذره بعد. اگه در این حین بری خونشون اونم براش که تصادف کرده اتفاقی واسش بیفته همه چیو میندازن گردن تو. بازم خودت یه فکری کن شاید را۶ بهتری پیدا کردی

2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز