شوهرم یه دوستی داشت وقتی زن گرفت با کمال احترام پاگشا دعوتش کردیم و یه سکه کادو دادیم بشون و سنگ تموم گذاشتیم براشون. چند وقت بعد این دوست شوهرم بش زنگید که برای شام میخوایم دعوتتون کنیم و خلاصه یه رستوران خوب دعوتمون کردن. منم شب حسابی تیپ زدمو پسرمو آماده کردم و حاضر که بریم دیدم شوهرم اومد گفت هر چی به دوستم زنگ میزنم جواب نمیده. اصلا یهو آب شده بود رفته بود تو زمین. یعنی من هنگ کرده بودم. بعد از یکی دو ماه دوستش پیداش شده بود و بهش گفته بود زنم فشارش افتاده بود دیگه نشد ببخشید. یعنی هیچ وقت تا الان نتونستم دلیل این حجم از بی احترامی رو درک کنم !!!!
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
دوران نامزدی هر وقت میرفتم خونشون از من پذیرایی نمیکرد.فکر کن برای بغل دستیام پیش دستی میذاشت منو حساب نمیکرد.اصلا تعارفم نمیکرد.جواب سلاممو نمیدادو...
خونه پسردایی شوهرم بعد از چند سال رفتیم البته همش هی تعارف و اصرار میکردن.. بعد که بهشون زنگ زدیم شام تعارف نزدن بعد از شام رفتیم. یه چایی آوردن و یه نون کوهی و هندونه... در صوتی که قبلش اومده بودن خونه ما . من کلی تدارک برا شام. ۳ مدل غذا و دسر و ژله و چند مدل میوه فصل.. با اینکه عید هم نبود بعد از شام هم آجیل آورده بودم... خلاصه اینکه دوباره بعد مدت ها امسال تصمیم گرغتیم عیددیدنی بریم خونشون زنگ زدیم گفتن نیستیم هر وقت اومدیم بهتون میزنگیم.. هنوز هم خبری نشده ازشون