2737
2734
عنوان

شرح سزارین من در بیمارستان لاله

21032 بازدید | 109 پست

سلام

من هفته پیش در بیمارستان لاله سزارین شدم

۷ صبح که رفتم خیلی شلوغ بود و اتاق خصوصی گیرمون نیومد

بخاطر تاریخ یکم فروردین خیلی شلوغ بود 

کارهای پذیرش رو انجام دادیم و من رفتم داخل بخش زنان تا سرم بهم بزنن و سوند و کارهای قبل عمل

تا ساعت ۱۱ تو یه اتاق تنها خوابیده بودم و خبری نبود

بعدش اومدن بردنم توی اناق جراحی و دکتر بیهوشی ازم درباره نوع بیهوشی سوال کرد

من اسپاینال درخواست کردم و بدون کوچکترین درد انجام شد

بعد چند لحظه پاهام سنگین شد 

در حین عمل افتادم به لرزش و معده درد و گردن درد ..گفتن عوارض داروییه که بهت زدیم چون رحمت جمع نمیکنه خودشو

نینی رو دیدم ولی خیلی زود بردنش

توی ریکاوری چند بار چنتا فشار محکم به شکمم دادن که خیلی درد داشت ولی هنوز بیحس بودم تقریبا

مثل بید میلرزدیم ،درخواست بخاری کردم آوردن ولی بعد چند دقیقه بادش سرد شد ...

پرستارو صدا زدم گفتم بادش یخه دارم میلرزم

گفت تنظیم نمیشه اتوماته و رفت ...

دوباره صدا کرذم گفتم توروخدا یا قطعش کنید یا بادش رو گرم کنید 

تمام کمر و پهلوهام اسپاسم شده بود از سرما

این بار اومد جمعش کرد و برد

ولی من همچنان از سرما میلرزیدم...

یه مامای مهربون اومد بالا سرم و بهش گفتم چقدر سردمه و چقدر درد دارم

معده درد ،کمر درد، پهلو درد ،گردن درد ...تازه بیحسی م هم داشت میرفت و دردای اصلی شروع میشد


برام مسکن قوی زد 

گفت الان برات بخاری میارم

گفتم اون بادش سرد شد و بدترم کرد

گفت نه عزیزم بادش تنظیم میشه الان گرمش میکنم بهت میدم

خدا خیرش بده ..درستش کرد بهم داد

دردام که ساکت نشد با مسکن ولی گرم شدم

ا

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بعد نیم ساعت درد امونم رو بریده بود و هرچی میگفتم درد دارم کسی محل نمیذاشت

پرستارا فوق العاده بی اعصاب و بد اخلاق بودن

وقتی میگفتم بهم مسکن بزنید میگفتن تا دکترت نگه کاری نمیکنیم

بالاخره دکترم اومد .... گفت چطوری؟ گفتم دارم از درد میمیرم

بهم پتدین هم زده ماما ولی دردم ساکت نشده ،معده هم امونمو بریده

دستور داد امپول پنتاپرازول و رانیتیدین زدن و گفت برام پمپ درد بیارن زودتر


2731

بعد گفت باید شکمتو فشار بدم ،رحمت خیلی خودش رو جمع نکرده و بعد با کل هیکلش افتاد رو شکمم و فشار داد

اونجا بود که یه درد وحشتناک اومد تو شکمم و منم توان جیغ زدن نداشتم بی حال شدم و همه جا سیاه شد برام،فقط اشک میریختم

رفت و به پرستارای ریکاوری گفت پمپ دردش رو زود حاضرکنید

گفتی شرح سزارین فکر کردم میخوای شرح بدی. ولی یهو از بیمارستان و بستری ک تعریفی نکردی ازشون پریدی به بچت که بچمو دیدم . خب یخورده بیشتر توضیح میدادی . سوند زدن درد داشت؟حین عمل اتفاق خاصی نیفتاد ؟ دکترت خوب بود؟برخورد پرسنل چطور بود ؟ حست جی بود ؟ بیشتر بگو . قدم نو رسیده هم مبارک

2738

تازه معنی درد برام روشن شد

یک ساعت گذشت و خبری از پمپ درد نبود و من از درد وحشتناک شکم به خودم میپیچیدم

هرچی التماس میکردم توروخدا بهم مسکن بزنید و پمپ دردم روبیارید 

میگفتن چه خبرته چقدر عجله داری باید اماده بشه

بعد یک ساعت و نیم یه ماما اومد و گفت ما هنوز پمپ دردت رو اماده نکردیم اگر میخوای برات حاضر میکنیم ولی بدون که خیلی عوارض داره برای نوزادت و بهش اسیب میزنی اینجوری

گفتی شرح سزارین فکر کردم میخوای شرح بدی. ولی یهو از بیمارستان و بستری ک تعریفی نکردی ازشون پریدی به ...

نینی رو توی اتاق عمل اوردن چند ثانیه نشونم دادن و گذاشتن روی سینه ام و زود بردن که کاراشو بکنن ،ولی من انقدر میارزیدم و درد داشتم که زیاد متوجه نشدم 


من قبل عمل تو اتاق عمل گفتم پمپ درد میخوام وقتی به هوش اومدم پمپ درد بهم وصل بود ضمنا کمک بهیارا برام شیاف میذاشتن هر وقت دردم شدید میشد

کاربری دست سه نفره ، لطفا برای حاجت رواییم صلوات بفرستید

منم گفتن رحمت جمع نشده ..خونریزیم بند نمیومد ..پرستاره یه قرص ریز بود گذاشت برام ..فوری جمع شد .نمیدونم چ قرصی بود

 حضرت زین العابدین ع فرمودند: فردای قیامت خداوند مقامی به عمویم ابالفضل عنایت کند همه شهدا حسرت ببرند ب مقام ابالفضل
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز