من همسر دوم شوهرمم اولی فوت شده. همسرم پسر خالمه.
هر جا بخوایم بریم به مادر شوهر و خواهر شوهر مجردم میگم بماند که نمیاین. خیلی هم خوب.
بعد همونجا با برادر شوهر و جاریم میرن.
الان شوهرم اس داد شب کجا بریم گفتم خونه دایی نرفتیم گفت وای جاریم بهش زنگ زده که میخوایم بربم شوهرم گفت رفتیم. حواسش نبود.
من چیزی نگفتم ولی خدایش جاریم نباید به من زنگ میزد هماهنگ میکرد؟
یا هر جا میریم بعدش یک جا جمع باشن ما بریم اولش همه اخم و تخم دارن.