2737
2739

خانوما من از کرج سالی دو بار میام مشهد خونه مادربزرگ شوهرم‌ ک بقیه فامیل هاشم اینجان اونارو ببینه و متاسفانه بخاطر اینکه اخلاقم اصلا با فامیلاش تو ی جوب نمیره بخاطر اینکه منم ارومم اونا شلوغن و خیلی ادمای بی فکر و بی ادبین

حالا ما این سری دستمون خالی بود هرچی به شوهرم گفتم نریم گوش نکرد گفت طاقتم نمیاد مادرمم با ما میاد و کمکمون میکنه از نظر مالی گفتم باشه پس 

هستید ؟؟؟

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728

خلاصه اینکه با مادر شوهرم اومدیم برعکس وقتی رسیدیم مشهد شوهرم بیرون کار داشت ماشین داییشو برداشت رفت بیرون تصادف کرد حالا منم فقط با زن این دایی شوهرم خیلی خوبم و فقط اینو دوسش دارم با بقیه اصلا رفت  و آمد نمیکنم 

همسرم‌گفت من یکم دستم خالیه یا ماشین و درست کن برگشتم پولشو واست بفرستم یا اگ نداری بزار ببینم میتونم از کسی قرض بگیرم یانه 

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸

اونم گفت نه ندارم و اینا از کسی بگیر 

شوهرم رفت پیش مادرش گفت پول داری بدی یکمم خودم بزارم بدم بهش خودشو زد به سلیطه بازی ک ندارم و اینا 

شوهرمم یکم خودش گذاشت دیگ واسه برگشت پول نداشتیم قرص کرد خلاصه اینکه مادر بزرگ شوهرم مادرشوهرمو پر کرده بود ک پریسا پول داره ۲ ملیون تو کارتش هست نمیده ک خرج کنه شوهرش حالا منم ی هزار تو کارتم نیست 

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸
2738

بهش گفتم چرا هرکی هرچی میگه قبول میکنی تو ک میدونی من ی هزاری ندارم

کلی بهم بد و بیراه گفت و الکی دعوا راه انداخت و مادر بزرگ شوهرمم خودشو و زد به موش مردگی و اصلا نیومد ببینه چی شده و عوضی بازی درآورد شوهرمم خونه نبود 

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸

بعدشم ک مادر شوهرم حرفاشو زد بلند شد رفت منم تو اتاق بودم شوهرم اومد صداش کردم و همه چیو توضیح دادم گفتم ی لحظه هم اینجا نمیمونم منو بردار از اینجا ببر اونم رفت پیش مادرش گفت این از شهر قریب اومده اینجا چرا اینجوری میکنی اینجا کسی رو نداره بخاطر من اومده ابروشو بردی خوبه ی عروس بیش تر نداری و کلی حرف دیگ 

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸

خلاصه تمام وسایلامو برداشتم و گفتم بریم شوهرمم گفت پاشو بریم اینجا دیگ‌جای ما نیست و خیلی چیزای دیگ شد ک نگفتم بیشتر بخاطر اون رفتیم خلاصه فکر کنید اواره شده بودیم شام و تو خیابون خوردیم 

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687