من همونمک برادر شوهرمو گرفتن وس چهارشنبه سوری..شوهرم خیلی تو فکر داداشه...حالا عصری مادرشوهرمجلو مهمونا میگه میخوام اون یکی پسر رو که آزادکردن دوتاشون رو بفرستم مشهد چون اذیت شدن...اینم(منظور من بودم)بره خونه باباش...خیلی ناراحت شدم.نمیخوام بزارم شوهرم بره.میخواد کاری کنه اختلاف بندازه بعد هم میگه منتکم..بیشرف