خسته شدم از 8 صبح بچه ها رو بیدار کردم 9 رفتم خونه مادرشوهر م تا 12 بعد رفتم خونه مامانم تا 3 بعد رفتم از اونجا خونه فامیل شوهرم الان رسیدم خونه دراز شده 7 شبم باز باید بریم عید دیدنی هوام سر بچه ها رو هی لباس بپوش هی دربیار اونم یا یه بچه شر و نوزادچند ماهه خسته شدم اه
میگه همه دسته جمعی رفتن خونه بابات میگم بنده خدا چقدر تو خرج افتاده چون ما معمولا نفر اخری باید شامم ...
نه ما شام نمیدیم همون پذیرایی با میوه و شیرینی و....
بالاخره قرار بود دونه دونه بیان یهو اومدن همه رو راحت کردن هی استرس اومدن مهمون نداشتیم مخصوصا که زایمان من نزدیک بود
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘