متاسفانه کشور مردسالار حتی از نظر عرفی اصلا شرایط خوبی برای زنان نداره
میدونم دلت نمیاد که بشینی و کاری نکنی با اینهمه پتانسیل و افکار پرتکاپویی که داری
ولی اگر این بار خواستی کاری کنی همسرت رو کمتر در جریان قرار بده که نتونه دورت بزنه
چه افتخاری احساس بی عرضگی سرتا پام رو گرفته چه راحت دورم زدن
بخدا دیروز پاشدم رفتم بیرون گفتم میرم با بقیه بومگردیا صحبت میکنم و سوغات سراها مشتریای خونه شوهرم اینا رو قر بزنم از اون طرف درصد بگیرم ولی پشیمون شدم گفتم نامردیه
از اینکارمم پشیمونم الان میگم خیلی بیعرضه ام که دلم براشون سوخت
به نظر من حق داری ..شوهرت داره بی انصافی میکنه شما باید باهاش صحبت کنی واگه میگه این کار شما هست بگید که برن کنار ومدیریت کار رو بسپارند به شما
اسی کلا ببخشید حسم بهت خوب نیست حتی اسم کاربریت رو گداشتی تراول چرا اینقدر دنبال مادیاتی واقعا ارزش داره اعصابت خورد بشه پول برا ارامشته ولی الان تو نمیدونم چرا اینجوری شدی خدا دلتو اروم کنه
بشین با همسرت جدی صحبت کن. براش قانون و چهارچوب بزار. مگه خودش شغل نداره
داره قبلا قرارامون رو گذاشتیم این بینم هربار که حس ریاست طلبیش گل کرد یاداوریش کردم ولی اون مرده شریکمونم باهاش همکاری کرد اصلا هرچی من دویدم هرچی سعی کردم خودم رو نشون بدم ندیدم
هرکس اومد از مسئولا شوهرم رو معرفی کرد منم مثل خاک انداز خودم رو انداختم وسط خودم خودم رو معرفی کردم ولی بازم نشد اونا شماره شوهرم خواستن و باهاش حرف زدن و اونم جو گرفتش و من رو دسته جمعی پس زدن
با شوهرم دعوامون شد من فقط بهش گفتم رومن دیگه حساب نکنید وقتی من رو حساب نمیکنید
حاشا میکنه همه چیز رو میگه نه تو خیال میکنی
فردا هم جشنشونه میگه باید بیای و اینا
حس میکنم برم خودم رو کوچیک کردم
شما چی میگید ؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
