عیدی بردن به خواهرشوهرو....

دیر تر برو خیلی سنگین ارایش غلیط نداشته باش اصلا 

برو بشین بعد بسا خونت 

بیین من همدانی ام و شوهرم سرابی 

یه چیزی فهمیدم تو ۱۰ سال زندگی 

هرچی کمتر تو دیدشون باشی راحت تر زندگی میکنی 

تو چه بخوای چه نخوای بخوان هرکاری کنن  انجام میدن 

چه تو بدونی چه ندونی 

بنابراین ندونی اعصابت آروم تره 

برو خوش بگذرون برگرد راحت 

اون روزایی هم که مشکل نداری . خودت خودتو انگشت میکنی و ناراحت میشی😐😐😐😐😐

ول کن بابا...‌ گور پدرشون که نمیگن بیاد اینجا...

بذار از اول به این جور رفت و امد عادت کنن. 

من خودمم ترک هستم. خوشت میاد برای هرچی بگن بری اونجا و کلی کار بریزن رو سرت؟؟؟؟ 

حالا که اونا خودشون دارن از تو فاصله میگیرن از خدات هم باشه. 

اما بذار یه چیزی هم بگم وقتی رفتی داداگاه و شکایت کردی یعنی یه چیزایی بین شما واسه همیشه از بین رفته. تو دیگه نباید توقع احترام یا دوست داشته شدن از طرف اونا داشته باشی‌. 

اخه اینجوری پیغوم پسغوم جالی نیست 

من حساسم تا حدی 

یه بار خواهرشوهرم میخواست شام دعوتمون کنه 

همه خواهربرادراشو 

ظاهرا به شوهرم زنگ میزد جواب نمیداد 

شوهرم اومد دنبالم رفته بودیم خونه مادرشوهرم

مادرشوهرم به شوهر گف خواهرت زنگ زد باهات کار داشت میگف دیدینش دعوتش کنین امشب خونه ما من زنگ زدم جواب نداد 

بعد برادرشوهرم اومد همین حرفو به شوهرن زد 

بعد خواهرشوهرمم اومد همین 

من گفتم گوشی شوهرم خاموش بود گوشی من روشن بودا

شوهرم گفت من نمیرم واسه همون کارش 

من حرفیم نزدم به شوهرم گفتم پاشو بریم ولی قبول نکرد گفت بهت بی احتزامی کردن😂😂😂

جیگولی جون طبق اون حرفش تو تاپیکم گفت منم نمیرم میدونم که نمیرع 

اصلا نمیدونم چه کنم

حذص نخور برا اینا الکی پیر میشی عزیز دلم 

خوشبحالت اشتی کردی باشوهرت من الان شش ماه شد قهرم ِِممهریمماجرا نذاشتم

وای دختر بیکاریااااا.دلت میخواد هی به پرو پات بپیچن و قاطی خودشون کنن؟؟بخدا من از خدام بود کاریم نداشته باشن

بگیر بخواب پوستت تا ساعت پنج استراحت کنه  

ما مادرشوهرم اینا رسم دارن عیدی ببرن .چندروز پیشم برای خواهرشوهرم بردن گیر داده بودن شمام بیاید ،اما شوهرم گفت اگه دوباره زنگ زدن بگو خودتون برید من دستم خالیه الان برم اونجا باید چقد عیدی بدم،هروقت اومد عیددیدنی یچیزی میدم بهش .