2737
2739
عنوان

آیا این رفتار شوهرم طبیعیه؟

590 بازدید | 49 پست

سلام دوستان من و شوهرم یه مدت بحث و ناراحتی داشتیم یکسال و نیم ازدواج کردم و موقع سرکار رفتن شوهرم منو میبوسید البته خودمم میرفتم جلو اما خب اونم عادت کرده بود الان حدود یکی دوهفته س دیگه نمیرم جلو ینی توجه زیادیمو بهش کم کردم چون بیش از حد توجه نشون میدادم و وابستگی شدید بهش داشتم و یه جوری همسرم خودشیفته و مغرور شده بود و فکر میکرد من بهش نیاز دارم و بدون اون میمیرم الان که من نمیبوسمش اونم دیگه نمیاد طرفم ینی بدرقه ش میکنم اما دیگه بوس و بغل نداریم بنظرتون دوباره برم سمتش یا ولش کنم همینجوری معمولی باشیم یه جوری معتاد این کارا شدم یه جور عادت بوده الان فکر میکنم دارم اشتباه میکنم میترسم از سرد شدن

بخدا موندم چیکار کنم تو این سایتا هم یه روانشناس میگه برو سمتش یکی دیگه میگه هرچی گریزون باشی آویزونت میشه 

اخلاق شوهرم یکم زود عصبی میشه بسیار مغرور و زرنگه

میخام از تجربه های شما دوستان استفاده کنم

یه روزی حال منم خوب میشه

شما رو نمیدونم ولی من باشم نمیرم سمتش

به بعضیا هم باید گفت :::: هرچقدرم که گنده باشی دیگه گنده تر از زمین که نیستی..... هستی؟؟؟؟؟؟ زمین با همه ابهتش زیر پای         منه پس_________________بکش کنار____________________               

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

به نظرم نباید انقد زیاد باشه که عادی شه یا شوهرت فک کنه توباید همیشه پیش قدم شی ...گاهی اوقات انجام بده که براش جذابیت داشته باشه

🌹 "رَبِّ هَب لی مِن لَدُنکَ ذرِّیَّه طیِّبه انَّکَ سمیع الدعاء" 🌹    من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد😍😍خدایا شکرت برای این معجزه،،هزاااااار بار شکرت،، بعد از نه سال و پنج ماه انتظار و تلاش ۹۹/۸/۲۴ ازمایش بارداری م مثبت شد،،،۹۹/۹/۱۵رفتم سونوگرافی و به لطف خدا قلب میوه ی دلم تشکیل شده بود،،۹۹/۱۰/۱۷ هم صدای قلبشو شنیدم و با چشمای لبریز از اشک شوق از خدا خواستم که همه ی اونایی که منتظرن این لحظه رو بچشن و این اشک شوقو بریزن،،اینارو نوشتم تا اونایی که عین خودم منتظرن،،امضامو بخونن و امیدوار بشن به ادامه ی مسیر،،به مسیری ک سخته ولی وقتی صدای قلب بچتو میشنوی تمام اون سختیا رنگ میبازن،،،محتاج دعاتون هستم و دعاگوی همه منتظرا،،خدایا بازم شکرت به عدد تپش های قلبم شکرررررررر،،رب هب لنا من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء،،اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
2731

عزیزم بوس ابراز علاقه اس آویزون بودن نیست. ما از هم ناراحت باشیم همو بوس کنیم تموم میشه ناراحتیمون

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

شما رو نمی دونم ولی اگه من باشم میرم سمتش(هرکاری بکنم برای زندگی خودم کردم جای دوری نمیره.)

‏«من گاهی به این دخترها و پسرهایی که می‌آمدند خطبه‌ٔ عقدشان را می‌خواندم، می‌گفتم خیلی از خانم‌ها هستند که شوهرهایشان را اهل بهشت می‌کنند؛ خیلی خانم‌ها هم هستند که شوهرانشان را اهل جهنم می‌کنند؛ دست آن‌هاست. البته مردها هم عیناً همین نقش را دارند.»
2738

شما موقع بدرقه و استقبال گرم باش اویزونی حساب نمیشه 

ولی تو جاهای دیگه خیلی اطرافش نرو ک فاصله بگیره مثلا از سرکار میاد استقبال کن یکم پیشش بشین بعد برو سراغ کار خودت بزار خودش بیاد طرفت 

کارهایی ک باعث گرمی زندگی میشه تا حد تعادل انجام بده 

یبار تو جمع دوستام به یکی گفتم سفسطه نکن عزیزِ من گفت چی؟ گفتم سفططه نکن😐 گفت یبار دیگه بگو🤨 گفتم سسفطه نکن😶 هیچی دیگه دوستیمو باهاش بهم زدم لعنتی خیلی پیگیر بود😕

چه خووووب که میری بدرقه.من که از رو تخت داد میزنم هوووووووی آشغالا یادت نره😞گاهی هم که یادش میره روز بعد پامیشم تا دم در بدرقه اش میکنم فقط واسه اینکه آشغالا رو بدم دستش😞

چه تلخ است با بغض بنویسی با خنده بخوانند😔
شما رو نمیدونم ولی من باشم نمیرم سمتش

خیلی اذیت شدم به خاطر همین وابستگیم الان دارم خودمو مستقل نشون میدم اما خب بازم دلم برای اون کارا تنگ میشه خیلی جلوی خودمو میگیرم

یه روزی حال منم خوب میشه
چه خووووب که میری بدرقه.من که از رو تخت داد میزنم هوووووووی آشغالا یادت نره😞گاهی هم که یادش میره رو ...

آشغالا روهم هیچوقت نمیبره اونارم انداخته گردن من

یه روزی حال منم خوب میشه
خیلی اذیت شدم به خاطر همین وابستگیم الان دارم خودمو مستقل نشون میدم اما خب بازم دلم برای اون کارا تن ...

عزیزم یه جوری رفتار کن که نه خودتو اویزون نشون بدی نه بیخیال

معمولی باش بزار شوهرتم از غرورش کم بشه بعد که درست شد باهاش گرم رفتار کن

به بعضیا هم باید گفت :::: هرچقدرم که گنده باشی دیگه گنده تر از زمین که نیستی..... هستی؟؟؟؟؟؟ زمین با همه ابهتش زیر پای         منه پس_________________بکش کنار____________________               

بنظر من بین زن و شوهر هیچ وقت نباید این حرفا باشه ک اگه برم چی میشه و اگه نرم چی میشه،شما زن و شوهرین مال همین از وجود همین،کاری ک دلت میخواد بکن،درسته دوس داری پا پیش بذاره شوهرت ولی خب... چ عیبی داره شما بری سمتش شوهرته...حیف زندگی  قشنگت نیس؟حیف علاقه و عشقتون نیس؟زندگیتو نبند ب حرفای مسخره بقیه و مشاور یا افراد نی نی سایت،متاسفانه اینجا پر از زندگی های داغونه ک داره روی زندگی های خوبم تاثیر بد میذاره،یکی مث شما فک میکنه حتی بغل کردن و محبت ب شوهرش تاثیر بد بذاره رو زندگیش!!!

هر چی ک تو و همسرتو خوشحال میکنه انجام بده

اون زندگی مطعلق ب شماست

برای قشنگ کردنش هر کاری بکن

"ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ"لطفا برام دعا کنید ممنون
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز