چقدر سخته با تمام وجود برا طرفت مایه بزاری از خودت..... چقدر سخته بخوای تمام دنیارو براش.اما اون کوچکترین زمانم برات خرج نکنه... خیلی سخته بغض خفت کنه و نتونی اشک بریزی ک بقیه نفهمن.... چقدر سخته باردار باشی و درکت نکنن. تو این دنیای ب این بزرگی حتی یه نفرم نبود ک منو بخواد.
ب زور میارمش بازار واسه ابروم.خدا نکنه خریدش تموم شه. اصلا حاضر نیس دوتا دونه مغازه رو باهات راه بیاد. غر زد. غر زد. چیزی نمیخواستم. فقط یه تیشرت بلند برا زیر مانتویی ک چند ماه پیش خریدم. همین. هیچی نمیخواستم. ابرومو جلو مامانم برد. بس اخم و تخم کرد. منم باردارم اعصابم حساسه ب اندازه کافی. اما کو درک دیگه اخر داد زدم گفتم بریم بسه هرچی غر ب دلم زدی. نمیخوام هیچی. اشتباهم این بود ک نمیرم بالاشهر خرید کنم. درک میکنم. اشتباهم همینه ک اینجوری میشه. حتی زمان هم خرجم نمیشه.. چ برسه...