شریک که بله انکار نمیکنم. .... ولی من اگر بدونم زن و بچه داداشم توی تنگنا و فشار زندگی هستند هیچوقت قبول نمیکنم. .... ولی وقتی سالی به دوازده ماه یه عیدی میخواد بده اونم از حقوق و بازوی خودش اونم به خواهرش که واقعا یک رسم قدیمه ، نه اصلا ناراحت نمیشم ....
وضع اقتصادی شوهر من سه ساله مناسب نیس. ... دو سال و عیدی نبرد و من واقعا ناراحت بودم که چرا برای خواهراش عیدی نبرده. ...
ولی پارسال از عیدی های خودم و پس اندازم نزدیک هفتصد تومن عیدی خواهرش رو بردیم دادیم ولی شوهرم اصلا راضی نبود ولی در کل تشکر کرد. ..... پس اوضاع اقتصادی ما خوب باشه من خوشحالم میشم که شوهرم برای مناسبت خاص برای خواهرش هدیه ارزشمند هم بخره ...... ولی اگر وضعمون خوب نباشه بله قطعا ناراحت میشم از کار همسرم. ..... من خودم تک دخترم. .... داداشم وضعش عااالیه ماشالا ولی عیدی میاره در حد پنجاه تومن. .... ولی برادرشوهرام خدایی عیدی میدن از برادر خودم بیشتر. ..... و شوهرم همش سرکوفت میزنع .....
حالا که داداشت به تو اون پول رو داده و شوهرت هم خیلی دستش خالیه چرا به فکر شوهرت نیستی
من درک نمیکنم خانمهایی که دارن میگن پول رو وردار و‌به شوهرت نگو
آخه وقتی شوهرت دستش خالیه یعنی تو هم دستت خالیه زندگی مشترک همینه مگه خرجهاتون از هم جداست که از هم پول قایم میکنید
من هم این داستان رو داشتم
چند سال پیش هنوز هیچی نداشتیم داداشم چهار ملیون داد بهمون قرض
شوهرم بعد از چند ماه چهار ملیون داد گفت پول داداشت رو پس بده منم هرچی اصرار کردم داداشم قبول نکرد گفت واسه خودت من هیچ احتیاجی به این پول ندارم
منم اون پولودادم به همسرم اونم چند تا قسط رو باهاش صاف کرد وقتی شوهرم تو همچین شرایطی هست من چرا فقط باید به خودم فکر کنم
نکن یه روزی سر خودت میاد. خوشت میاد شوهرت ازت پول قایم کنه ؟ زندگی مشترکه وقتی اون دستش خالیه یعنی نداره که برا خونه و تو چیزی بخره پس دست توهم خالیه چه فرقی داره. من جای تو باشم اولا به زور و به اجبار هرچه تمام تر سریع پول رو به داداشم برمیگردونم بالاخره تعارف کرده . اگرم نگرفت نهایتا به شوهرم میگم داداشم پس نگرفته و گفته باشه عیدی خواهرم . اینطوری احترام و ارزش داداشت رو بالا میبری و پزشو به شوهرت میدی که من همچین داداشی دارم مثلا. بعدم شوهرت یا اون یه تومنو لازم داره و ازت میگیره یا میگه باشه دست خودت. اینطوری احساس خودتم بهتره باورکن. فکر تیغ زدن شوهر خیلی حس بدیه کلا.
عزیزم این یه کیسه و یه هدف، باید روش کار کرد و این هنره زن رو میرسونه
باید نقاط ضعفش رو بشناسه و روش کار کنه یکی خانوادش نقطه قوتشه باید سردش کرد(زمان میبره) و بعد خودش رو جایگزین خانوادش کنه و تو این راه ادبیات و رفتار و استراتژی درست بچینه که جواب بده
یکی دوران کودکی خشنی داشته و احتیاج به محبت داره و باید بهش محبت داد تا تورو منجی بدونه
یکی با ترحم رام میشه باید ترحمش رو ایجاد کرد و یکی هم دوست داره قدرت داشته باشه و باید بهش داد حالا این وه چجوری دیگه کار بلد ها میدونن و کلاهبردار ها......
اما زمان بره و کار کثیفیه، مردا وقتی املاکشون رو به نام میزنن ک یکی از دو دلیل محکم رو داشته باشن یعنی اجبار و نیاز
شخصی رو میشناسم که با نامه جعلی ازمایشگاه و پزشک اشنا جوری به همسرش القا کردن که هر لحظه ممکنه فوت کنه و چون از دو سال قبل خودش رو مریم میدس نشون داده بود با اینکارش اپارتمان ۸۰۰ میلیونی رو به نام خودش زد حالا تو این کیس نیاز به اواره نشدن عشق از سمت مرد بوده و تو کیس دیگه اجبار به رفتن یه زن و سرد شدنش
ای بابا ارزشی نداره اما کلی گفتم دیگه و منظور اعتماد بود
شبت خوش عزیزم
