هیچ وقت فکر نمیکردم تو کشورمون انقدر نیازمند داشته باشیم
یک ساله توی ی مدرسه هستم از. ی محله فقیر نشین
بچه ها گاهی حتی نون و پنیر برای خوردن ندارن
اغلب پدر ها یا معتادن یا قاچاقچی یا بیکار یا تو زندان یاطلاقگرفتن و رفتن
اکثر پدر ومادرهابیسوادن. ینی اصلا مدرسه نرفتن. هرخونواده دست کم شش هفت تا بچهداره
چندروز پیش ی مادرها اومده بود مدرسه
میگفت ی پسر 22 ساله دانشجو داره ک تومور داره
و الان نابینا شده. گفت دارو ندارمون رو خرج پسرم کردیم... میگفت هیچ لباسی برابچه هاشنخریده
اومده بود ببینه مدرسهکمکش میکنه یا نه
خاستم بگم چنذ روزیه خیلی غصه دارم
هیچ وقت فکر نمیکردم همچین جاهایی وجود داشته باشه
تو روخدادم عیدی حواستون ب نیازمندا باشه