سلام
من ۲۱ سالمه و با اقایی ۴۰ ساله اشنا شدم.
این اقا مجرد هست و تالا ازدواجی نداشته. خاهر ایشون امریکا هست و اونجا تحصیل کرده. و خانوادشون پزشک هستن.. ایشون هم دکتری دارند اما در زمینه مهندسی.. منم هم رشته ایشون هستم اما تا مقطع کارشناسی خوندم...باهاش چند باری رستوران و بیرون رفتم..خیلی خرج میکنه..بیش از حالت عرف.. استارت اشنایی مون از کار بوده.و تا الان هم فقط راجب موضوعات کاری صحبت کردیم..اخیرا حرف از خاستگاری میزنه ایشون و کاملا جدی.. از طرفی هم هیچکار خارج از چهارچوبی هم انجام نمیده...جز دست دادن با ایشون، هیچ ارتباط فیزیکی دگ ای با من برقرار نکرده... وضعیت اقتصادی بسیار خوبی داره... منزلشون هم ولنجک هست و سوا از خانواده اش زندگی میکنه و منزل مستقل داره... ماشین، موقعیت کاری و اجتماعی و همچنین تحصیلیه ایشون هم در سطح بالایی هست...
من خودم تحصیل کرده هستمو در شرکت معتبری کار میکنم، همچنین خانواده ی بنده هم تحصیل کرده هستن، اما خب منزلمون از لحاظ منطقه مثل ایشون نیست و پایین تر هست..همچنین وضعیت اقتصادی خانوادمم مث ایشون نیست.... از طرفی هم چون چهره و قد و هیکلم رو فرم هست و خوشگل و عروسکی هستم خود این اقا یه بار به من گفت تو حیفی من جای باباتم...بعد دوباره حرف برگشتمو سیاق همیشه شو پیش گرفت...شما بودین تن میدادین به این ازدواج ؟؟