بانو از خودت دست نكش
خودت چتر باش
خودت ابر باش
خودت باران
شك نكن خدا نابغه بوده،كه تو را آفريده
بيخيال بنده هايش كه دنياي زنانه ات را ناديده گرفتند
بانو ايندفعه سر سفره، تو نان گرم بخور
اصلا تمام زيتون هاي دنيا هم مال تو
هر وقت هم تنت سرد شد
تنهاييت را بغض نكن
آواز كن
با صداي بلند برای گرميه دلت بخوان
ديگر هيچ وقت تنهاييت را باگريه نشان نده
حتی وقتی تنها ميخوابی...
بگذار ايندفعه لالاييت را برای خودت!
چه خوب ميشد عصرانه ميهمان خودت باشی
بانو، بانو، بانو
چاي كه دم كشيد،
دامن كوتاهت يادت نرود!
قند توی دل قندان آب ميشود
طعم گس چای را كه هورت ميكشی
بانو يك دل سير بخند...
بخند به ريش روزگار
كه اگر عاطفه و مهر تو نبود
تو را به قضاوت نمی نشستند
و حكم به مشروطی آزاديت نميدادند
كه هر جا ميروی گزارش كنی
كه من ميگويم، من ميخواهم و من منشان
گوشت كه سهل است جانت را پر كند
مهربان يك دل سير بخواب!
تا درد حرفهايی كه دل كوچكت را ميشكند
فراموش كنی
بانوی كامل
خدا آرامش هستی را در چشمانت
در حلقه آغوشت
درست روی لبهايت به امانت گذاشت
به جهنم برود، هر كه آرامشت را دستخوش زمختی خويش كند
به جهنم برود آنكه بلندای روحت را نميبيند
ولی فرود و فراز تنت را خوب ميشناسد
به جهنم برود كسی كه تو را ضعيفه خواند
تا ضعف خودش به چشم نيايد
بين خودمان باشد
خدا شرمنده جای نوازشهاييست كه روی تنت ماند.
-به جهنم ميرود
بانو راستی حال دلت چطور است؟
چند وقت است رويا نديده ای؟
راستی هنوز اشك ميريزي؟!
قول دادی كه ديگر تنهاييت را با گريه نشان ندهی
نكند هنوز منتظر شنيدن دوستت دارمی!
بيا بحث را عوض كنيم
راستی موهايت را بگذار بلند شود
بگذار از زير روسری هوايی بخورند
لاك قرمز يادت نرود
خدا هر چه صورتی و قرمز و سرخابيست برای تو آفريده
كلاغ ها دير زمانيست پشت سر طاووس حرف ميزنند
اصلا بگذار يك كلاغ چل كلاغ كنند
تو گوشواره هايت را فراموش نكنی
بانو هر وقت دلت خواست دستت را از ماشين بيرون ببر و
تن وحشی باد را لمس كن
هر وقت هم دلت خواست
لبه‌ی جوی راه برو
حتی بلند حرف بزن و بخند!
و هر روز هم برقص خواستی با ساز دلت خواستي با...
فقط يادت نرود كتاب بخوانی
بانوی كامل و زيبا
تو سليقه خاص خدايی
آنِ خلقتت خدا قليانی چاق كرد
پا روی پايش انداخته
و روی بوم نازنين وجودت قلم عشق را چرخاند
پس تو نابترينی!
بانو نابترين شعر خدايي تو
سَر انگشت بهاری
بخند از ته دل رها
و بزن قيد احساسی كه نخوانَد تمنای نگاهت را... :)
