سلام..همینجور که حدس میزنین راجب مادرشوهره...تو پست اول مینویسم..
ما با مادرشوهرم تو یه ساختمونیم..ایشون جوون هستن ۴۵ سالشونه و هیچ مشکلیم ندارن شوهرشونم بسیار جوون و پولدار ...اینارو میگم که بدونین هیچ نیازی به بچه هاشون ندارن..۳ تا بچه دارن هر سه پسر و شوهر من بچه اول که خیلی احترام میذاره...مشکل من الان اینه که ایشون هر وقت اراده میکنه جایی بره شوهر من باید ببرتش..با اینکه خودش گواهینامه و ماشین داره ولی میترسه رانندگی کنه...امروز جلسه اولیا مدرسه پسر کوچیکشون بوده شوهر من از ساعت ۱۲ رفته نشسته پشت در منتظر ایشون تا کارشون تموم بشه..در صورتیکه دیشب میگفت اسنپ ببهم تخفیف یه سفر ۵۰ درصدی داده ولی اونو میخوام بذارم برم خونه دوستم...ولی مشکل بزرگتر اینه که شوهر من میگه توهم باهام بیا که من تنها نباشم...امروز یکم بحث کردیم و من نرفتم...الان اگه رفته بودم ۳ ساعت و نیم تو ماشین پشت در مدرسه نشسته بودم.....