دیشب مادرشوهر گفت بیا کمک دخترا گردگیری عید کنید ..البته گردگیری پارسال عیدش رو خودم تنهایی انجام دادم ... چندماه پیشم خودم جابجایی داشتم نیومدن کمک .. واسه هیچ چیزی یاد من نمیوفته جز کار .. نمیدونم چیکار کنم .. گودی کمر دارم امروز کارای خودمو شروع کردم الان کمر درد دارم تواقدامم هستم
چه حرفها هه خونه تکونی خودت رونکرده بری خونه اون.چه پرتوقع کردی اونهارو
نرو عادتش دادی بهونه بیار
بمدت یکهفته خودتو بزن به مریضی و گمر درد.و استراحت مطلق.جلو شوهرت فیلم بازی کن
خب نروعزیزمن تواین شرایط که کمردردیه وتواقدامی کارسنگین که برات خوب نیست
بعدشم وقتی نمیان کمکت چراهی بری کاری بکنی میخوای بروامانه بیش ازحدکه بشه وظیفه ات
مودبانه شرایط رو بگو حالا یا نرو یا یه سر برو زود برگرد.
بگو دستتون به دهنتون میرسه خداروشکر کارگر بگیرید من خودمم میخوام کارگر بگیرم
اینجوری بگو دیگه هی نگن
خب نرو عزیزم
خیلیم راحت بگو که منم جابه جایی داشتم کسی حتی سراغمو نگرفت که یه خسته نباشی بهم بگه حالا چه انتظار بی جائیه
بوگو آخ گودی کمرم در رفت😂😂😂
ول کن بابا منم احمقم پارسال یه هفته موندم خونش کارای یه طبقشو با خودش انجام دادن که تو لمرم برای مامانم کار نکردم اخرش مزدمو دادن دستم ول کن پرو نکن
نرو خودتو مشغول کن ما همیشه توی خونه تکونی مادرشوهرم نفر اول بودم بین ۴ تا جاری از همه هم کوچکترم ولی یبار ۴ تا ظرف میوه نشستیم
خواهرشوهر کوچیکم گفت این بیشورا نمیتونستن بشورن
قسم خوردم درس به سیاه و سفید نزنم پرو شدن.
ب‌شوهرت بگو من نمیتونم برم بعدا دلخور نشی و اگه مامانت چیزی گفت پشتم باش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
