من دیروز نشستم مانتوم رو تموم کردم، بعدشم جلسه قران و کارای روتین خونه
امروزم از صب رفتم بانک
خواهرم چند تا پارچه اورد براش بدوزم، انقد ذوق دوختنشو دارم ، از صب که از بانک اومدم نشستم پاش، تلاشمو میکنم تا شب به یه مرحله قابل قبول برسونمش،
باید بریم حموم و لباس دستی بشوریم
خونه مرتبه و کاری نداره.
شبم بعد افطار میریم جلسه قران، فرداشبم که احیاست، ماه رمضون داره تموم میشه و من هنوز هییییچ😒😒😒😳...