یه بچه ای رو میشناسم مامانش توی تصادف فوت کرد وقتی یه سالش نبود .. بعدشم پدرش تصادف کرد و مشکل ذهنی پیدا کرد...اونم پیش مامانبزرگش اینا بود ... خالش اینا یکی دوبار بردنش خونشون زود پسش دادن...چرا زندگی بعضیا اینطوریه؟
همشم دیگران غرمیزنن که این بچه هه ال و بل هست ... یکی میگه سرخوره...یکی میگه نق نقوهه ... خب اخه بچه شیر مادرشو میخورده حالا که مادره نیس نباید گریه کنه؟؟
باباشم که فلج شده ... دلم گرفته...