وقتی نامزد بودیم یه شب که رفته بودم خونه پدرشوهرمینا شوهرم رفت بالا پشت لوم چون اونجا کفتر داره من بعضی وقتا باهاش میرفتم.بعد یکم گذشته دیدم شوهرم نیومد رفتم رو پله های بالا پوشت بوم بوی تریاک میومد شوهرمو صدا کردم دیدم اونجا رفتم دیدم پیکنیک گذاشته داره تریاگ میکشه البته منو دید خاموش کرد و رنگ و روش پرید مثلا قایم کرد ولی بوش پیچیده بود من دیده بودم😢😢😢😢گیر دادم باید بریم ازمایش ولی اون میگفت بار اولمه برای دندون دردم کشیدم ولی من باور نکردم میدونستم دروغ میگه خلاصه کلی گریه کرد و این حرفا.من بخشیدمش.الان شیش ماه عرکسی کردیم بعضی وقتا احساس میکنم ازش بوی تریاک میاد ولی گردن نمیگیره اما امشب دوباره رفت بیرون و بعد دوساعت برگشت وقتی اومد لباساش بوی تریاک میداد و چشاش قرمز شده بود دوباره بهش گفتم ولی گردن نمیگیره چیکار کنم.میخوام به مادرم بگم به نظرتون کار خوبیه؟
ب مادرت نگو ازمشاورکمک بگیر
نباید ازدواج میکردی😕
حال منم مث حال توه..من ازخیانت توازاعتیاد😢
جلوگیری سفتو سخت داشته باش
حالم ازش بهم میخوره.الانم گذاشته رفته کلوپ که تو کوچمونه.به نظرتون زنگ بزنم صد و ده بیاد اونجارو جمع کنه
تورو خدا کمک کنید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
