حالم خیلی عجیب غریبه یکسره تو خودمم شوهرم کارش ی جوری شده ک اومدیم شهرستان کنار مامانم اینام ولی اصلا حال روحیم خوب نیست دوس دارم یکسره خونخ خودم باشم میرم خونخ بابام اینا یا بیرون دلم میگیره انگار عم عالم منو گرفته شوهرم در هفته ۲ شب فقط خونس من همش تنعام ی بچه هم دارم ولی همش افسردم هیچی شادم نمیکنه شوهرمم هست یکسره بحث داریم ولی عادت کرده بودم ب بودنش بازم اصلا نمیدونم چیکار کنم دل با هیچی باز نمیشه