سلام عزیزم , کاریه که شده
اگر من جای شما بودم یه متن طولانی توی ت ل گ ر ا م براش میفرستادم
اول کلی حرفهای قشنگ میزدم و از خوبیهای دوستم یاد میکردم و ازینکه این سالها باهم رفیق بودیم ابراز خرسندی میکردم و بعدش میگفتم موضوعی هست که خیلی وقت هست میخوام باهات در میون بزارم ولی به دلایل مختلف نتونستم بیان کنم(مثلا همش میترسیدم که مورد تمسخر واقع شم یا مثلا نگران بودم که از من فاصله بگیری و ... و....)
من این مدت باردار بودم و الان چندین روزه بچه م به دنیا اومده:-)
بارها خواستم که بگم مثلا توی عروسی یا پشت تلفن یا روزی که اومدی منزلمون اما نشد , امیدوارم که از دستم ناراحت نشی و کمی هم بهم حق بدی و... و....
همیشه گفتن حقیقت یکبار برای همیشه راحت تر از بارها و بارها دروغ گفتن هست
انشاالله که مشکلت حل بشه و رفاقتتون بهم نخوره عزیزم