یکیش اینکه طرف مسیحی بوده بچه اش تومور داشته
دکترا ازش قطع امید کردن
ایناهم که تعریف امام رضا شنیده بودن بلند میشن میان میرن مشهد
از قضا صبحا گلای توی گلدون ضریح رو عوض میکردن اینا هم صبح زود رفته بودن زیارت
توی مردنه بودن گلدونه از دست یکی از خادما در میره تالاپی می افته رو سر بچه از هوش میره
سه روز میره تو کما
هر اتفاقی خیره
از خوشناسی اون ضربه ای که وارد به سر بچه شده بوده باعث شده بوده توموره جابه جا بشه .
راحت عملش میکنن بچه زنده میمونه .
چند مدل دیگه هم بودن که نابینا بودن بینا شدن محصوصا بچه ها