سلام بچه ها گروه تل گرام دارم درد و دل ني ني سايتي هر كسي ميخواد بهم پيغام بده همه خانومن
حالا در اینکه اشتباه کردی شکی نیست ولی یه چیزی رو بگم دختری که تو خونه ی باباش نمیزاره استقلالشو ازش بگیرن بعدا شوهرشم نمیتونه من خودم تو یه خانواده ی سنتی بودم البته الان دیگه با تغییر کردن دوره و زمونه خانواده ی منم تغییر کردن ولی یه زمانی دیدم دارم به هم سن و سالای خودم که با هم میرن بیرون و تفریح حسودی میکنم اخه دیگه زمونه ای نبود که بخوام به ازاد بودن پسرا حسودی کنم همین دخترا رو میدیدم چه ازادیایی دارن و من ندارم حسودیم میشد تا اینکه دیگه نذاشتم بابام یا مامانم برام تعیین تکلیف کنن الان که عوض شدن براشون تعریف میکنم قدیم چقد بهم سخت میگرفتن خودشون خندشون میگیره الان میدونم برم خونه ی شوهرمم اونم نمیتونه محدودم کنه اینو میگم که بدونین باید جلوی یه سری از محدودیتای الکی خانواده هاتون وایسین تا شرایط تغییر کنه
من یبار به خواستگارم که داشتیم باهم اشنا میشدیم گفتم با داداشم قهرم و اینا
باور کن تا یکسال خودشو خانوادش میکوبیدن تو سرم داداشت فلانه بهمانه😖
من همیشه ب شوهرم از خوبیای خانوادم میگم یعنی اولا اینجور نبودم ولی میدیدم غیرمستقیم سواستفاده میکنه الان خیلی تعریف میکنم مثلا میگم مامانم خیلی بهمون محبت میکرد درصورتیکه مامانم اصلا دوستمون نداشت از محل کارم سکه دادن گفتم اینو مامانم برا تولدم داده
بنده به شدت رو این موضوع حساسم و خیلی مراعات میکنم اصلا چیزی تز اختلافات و بالاخره اختلاف نظر وجود داره که خیلی وقت ها دلخوری میاره اصصصلا به شوهرم نمیگم بعد6سال زندگیا هیچی نمیگم تو خونه پدریم جنگم بشه شوهرم که میاد همه چیزگل و بلبل میشه هیچوقت احترام خانوادم نیاوردم پایین شماهم هیچوقت بد نگو از دوران مجردی
خواهر احمق منم همینه اونقدر شوهرش و. پر رو کرده که حد نداره تهران زندگی نمیکنه میاد خونه بابام بچه هاش کلی وسیله داغون میکنن شوهرش هم میندازه میره خونه باباش اگه مامان و بابام یک کلمه بگن بچه ت اذیت کرد زنگ میزنه به شوهرش که بابام منو. بیرون کرد من کلی حرص میخورم
شوهرش تا میتونه از بابام سو استفاده میکنه
وای گفتی هر کی یک بار. ببینه خانواده ما رو متوجه اختلاف شدید سطحمون میشه بعد. خانواده من و میکوبه خانواده خودش که هیچی نیستن فقط تکبر خالص واسه چیزی که ندارن همچین میبره بالا
یه بار به من تو. دعوا گفت فکر کردید کی هستین شما منم گفتم هیچی نیستیم ولی از شما خیلی خیلی بالاتریم همه هم میگن دو ساله سکوت اختیار کرده
به حرف ما گوش نمیده همش از. شوهرش دفاع میکنه اونقدر پر روش کرده که به خودش اجازه داده بود راجع به شوهر من حرف خیلی بدی زد اونقدر دلم شکست
شوهرش تو. خونه بابام مثل طلبکارا میمونه الان خونه خریده از. بابام کلی پول گرفته همش هم بهانه میاره پس نده
تقصیر خواهرمه چوبش هم خورده ها ولی بازم ادامه میده
اون از زن داداشش که حرف مفت راجع به بچه هاش زده دفاع میکنه به خواهرم گفتم حقته خلایق هر. چه لایق
