2733
2734
عنوان

ازبچه داری خسته شدم واسم دعاکنین.

409 بازدید | 38 پست

خداصبرم زیادکنه یه دختریه سال ونیمه دارم که ازنوزادیش مدام گریه میکرد وبغل می خواست الانم هرجامیریم فقط گریه میکنه توخونه هم همینطوره مدام جیغ وگریه نمیذاره یه لقمه غذا بخورم خودشم لب به غذانمیزنه شبم که خوابه اگرازکنارش پاشم فورابیدارمیشه دیگه کم اوردم

دكتر ببرش عزيزم بچه بي دليل كه بي قراري نميكنه

موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کردند برداشتم.دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم.سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می کند. آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای اهدافم، روياهايم،ايده هايم و سرنوشتمروزی که جنگ های کوچک را متوقف کردمروزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد. هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.ژوان وایس


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

عزیزم....سخته واقعا...شوهرت کمکت نمیکنه

تو انسان باش! نمیخواهد مسلمان باشی! با خدایت هر روز حرف بزن...شکر گزار باش با زبان خودت...خدا میفهمد حرفهایت را...نترس خدا بد نیست...حق کسی را نخور...دلی رانشکن...غمگینی را شاد کن...مریضی را مداوا کن...تو به اندازه ی توانت خوب باش و خوبی کن! بخدا خدا همینجاست...                                     در دل تو در افکارت! نه در دینت...نه در مذهبت...نه در نمازت.............
2738

ای خواهر من که شیر به شیر دوتا پسر شیطون دارم یعنی دهنم سرویسه هاااا

الان دختر دبیرستانیا خوب شدن.....من دبیرستان که بودم با یه دختره دوست شدم،باهاش رفتم بیرون همه میگفتن داداشت اذیت نمیشه با مقنعه    

درکت میکنم عزیزم خدا کمکت کنه خیلی سخته انشاءالله بعد از دو سالگی و از شیر گرفتن بهتر میشه. 

لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله.خدایا کمکم کن نمیدونم چی قراره سرم بیاد.خودت گفتی نا امید نباشم از رحمتت پس امیدوارم. مسیر خیلی سختی رو در پیش دارم.یا زینب.دلم گرم است ،می دانمخدای من ، خدایی خوب می داندو می داند که سائل را نباید دست خالی راند.دو سال بعد:دوستهای خوبم خدا جواب سختی های من رو به بهترین شکل داد. از رحمت خدا نا امید نشید. 
تاسفره پهن میشه میره بالشت میاره که درازبکش شیربده

 

منم دارم تا الان شیون میزده  متاسفانه کتکش زدم 

خدا دردهای تو را می بیند، او فرصت های جدیدی برای تو فراهم می کند، فرصت های بزرگ تر و بهتر از قبل …

پسر منم اینطور بود ولی از تقریبا بیست ماهگی خوب شد.من میرفتم دسشویی هم باید در دسشویی باز میزاشتم.تکون می‌خوردم گریه میکرد.چون استرس از دست دادن دارن 

فقط خواهرا میدونن چقدر آدم خوشبختی خواهر و برادرش واسش مهمه یعنی حاضره جونشم بده اونا رو خوشبخت ببینه خواهش میکنم واسه اول سلامتی دوم خوشبختی خواهر و برادر منم صلوات بفرستید منم از ته دلم واسه شما دعا میکنم 😘😘😘😘
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز