بچه ها شما بگید چکارکنم ما چند وقته یه مشکل مالی داریم ما از مادرشوهرم یک میلیون طلب داریم به شوهرم میگم برو از مادرت کمک بگیر که بتونیمدقرضامون بدیم اخه مادرش وضعش خوبه گفتم درحد دو تومن بگیر ازش بقیه شو خودمون جور کنیم کل بدهی هشت نه میلیونه که همش باید قبل عیدی پاس بشه اونوقت این زنیکه افریته میگه اول برو ماشینت بفروش طلاهای زنتم بفروش تا من کمکت کنم تا اون ماشین صفر سواره من یه قرون نمیدم بخدا تمام طلاهام سر ماشین فروختم الان فقط چهار تا النگو ریز برام مونده شوهرمم میکه بیا برو النگوهات بفروش قرضامون بدیم منم لج کردم گفتم اخه این چه مادریه نه جشن عروسی گرفت نه خونه درست کرد بزات نه ماشین نه کار نه سرمایه فقط عین یه دستمال کثیف از خونه پرتت کرد بیرون حالا چشم دیدن چهار النگو من نداره
فدای سرت
برو بفروش
منت نکش
ایشالا بهترشو میخری
خب بفروش من باشم میفروشمو منت کسیو نمی‌کشم
بد صحبت کردی. مالشه دوست نداره
ازطرفی دلم برا شوهرم میسوزه چون واقعا ادم خوبیه چند روز ازفکر قرضا همش تو فکره شما بودین چکار میکردین
اگه شوهرت فهمیده چه مادری داره بفروش اما اگ طرف اونارو میگیره نفروش
وای چجوری دلت میاد تو النگو داشته باشی شوهرت به یه نانجیب رو بندازه حتی اگه مادرش باشه
استار تر مطمئنی همه چیز رو تعریف کردی ؟!
مادر شوهره من سره فروش طلاهام برا خونه به زور چنتاشو برام نگه داشت گفت حيف نفروش
منم شوهرم ۹میلیون بدهکار شده تکم رو بش دادم گفتم بفروش ولی ب کسی رو نزن.حتی خونواده‌مم نمیدونن شوهرم بدهکار شده.قبل عیدم باید بدش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
