شوهرم خیلی زودجوش و بداخلاقه.. حالم خوب نیست اصلا همش حسرت زندگی اطرافیانم رو میخورم کسی رو هم ندارم حرف دلم رو بگم بهش ولی تصمیم گرفتم با مادرش حرف بزنم
سن زیادی ندارم ولی از زندگی واقعا خستم بعضی وقتا میگم خدا آخه چرا اینو قسمتم کردی
منم اينطورم ولي من نميتونم به مادرش بگم چون اون ازمادرم متنفره منم بدم ميادباهاش صحبت كنم
چرا حرفاتو‌به خود شوهرت نمیزنی میخوای به مادرش بگی
خصوصیات مثبتشون چیه؟
یکبار نشده یه عزیزم خشک و خالی بهم بگه همش گوشی دستشه باید التماسش کنم تا یه بوس کنه منو اصلا محبت کردن بلد نیست
الهی زودتر حل بشه مشکلاتتون
عزیزم موقعی که غذا درست کردی،به غذا یه ایت الکرسی بخون ب نیت ایشون،جهت افزایش مهر و محبت،بعد اون غذا رو بخوره.هر روز این کار رو انجام بده،حتما مهربون میشه
بخاطر اینکه حرف زدن باهاش بی فایدس من هرچی بگم اون میگه بخاطر زفتارای توعه من نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی من خیلی زیاد بهش محبت میکنم نمیذارم احساس کمبود کنه ولی اون اصلا براش مهم نیست فقط گوشی دستشه و تو این اینستاگرام لعنتیه که خدا باعث و بانیشو لعنت کنه
خب زندگی بالا پایین زیاد داره سعی کن مسلط شی بهش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
