خیلی ازش بدم میاد..
ی پسر فقط داره با شیش تا دختر😖
هروقت شوهرمنو میبینه ماتم میگیره ک اذیتش کنه ولی وقتی نیست خودم سرزده رفتم دیدم با دختراش نشستن همه رو مسخره میکنن و قهقهه میزنن..
من عقدم هروقت میرم خونشون نمیذاره کارکنم بعد عمدا با اون پاهای پرانتزیش ناله کنان میره غذا میپزه و پذیرایی میکنه ، شوهرمم ک میاد ناله هاشو میبینه ب من چپ چپ نگاه میکنه ک مثلا چرا تو کار نمیکنی😩
انقدر بی حیاس که نگو،شوهرم خیلی دوسش داره ، فشار و چربیشم همیشه بالاس ازبس پرخوره،بعد شبا بلند میشه همه رو زابرا میکنه..
شوهرمن ب اندازه کافی واس خودش مشکلات داره اینم بلای جونش شده..😢
وقتی میرم میمونم خونشون شبا، صبحش تا ۱۱ میخوابیم(نامزدم خودش اینطوری دوس داره) بعد این هروقت فامیلاشو میبینه میشینه واسشون تعریف میکنه ک دختره تا لنگ ظهر میخوابه انقدر خودشو لوس میکنه و عشوه میاد تو بغل پسرم نمیذاره پسرم پاشه ب کاراش برسه😶😶
منم دیشب خونشون بودم رفتم اتاق شوهرم بیرون نیومدم بعدش ب شوهرم گفتم منو ببر خونمون خداخافظیم نکردم ازشون بخدا دیگه کلافه شدم، تا الان خوابم نبرده از غم و غصه😭😭