من تا لنگ ظهر خواب بودم . نهارو میخواستم خودم اماده کنم چون دستم سریعه و تا ساعت ۱ ظهر نهارم اماده بود. شوهرم ساعت ۱۲ لباساشو کرد تنش که بره بیرون غذا بخوره. بهش گفتم چرا ناراحتی؟ گفت نه نیستم!!!!!
گفتم سریع اماده میشه غذا اگه الان گرسنته یه چی بیارم بخوری تا نهار گفت نع
دوس دارم بیرون غذا بخورم. منم با سه تا بچه نمیشد راه بیوفتم دنبالش برم. اصلا از اینکارا نمیکرد قبلا چه مرگشه؟
انقدر قهر قهرووووو؟؟؟؟