میگفت دوبار رفتی دیگه کافیه...حتی یه روزش خواهرش لوزه عمل کرده بود تو اون مدت بهم گفت خواهرم لوزه شو عمل کرده منم گفتم خوب برو پیش خواهرت تا منم یه سر برم بیمارستان ملاقات پدرم...ولی اون گفت نه نمی خواد دوبار رفتی دیگه نمیخواد بری.
منم پدرم فوت کرده، خیلی واستون ناراحت شدم، بابای ادمه مگه میشه تعیین کرد چون دوبار رفتی دیگه نیازی نیست، چی بگم خواهر خودت ناراحت نکن، ولی از من به تونصیحت باهرکسی گخصوصا قوم شوهرمثل خودشون رفتار کن که فکر نکنن ساده ای وسوارت بشن
میخوای برای خودت شر درست کنی
خوب برو چی میشه
پدرشوهرت بیمارستانه یه آدمه دیگه است
به شوهرت چه ...که شوهرت اذیت کرده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
