ساعت 7 صبح بود ،و شوهرم میخواست بره سرکار .
دیدم داره توی آشپزخونه میگه :کوفتم نباید به تو داد !،تو یه احمقی .
رفتم پیشش گفتم چیه ؟ گفت دلستر رو باز گذاشتی ریخته تویخچال !
من نمی دونستم ،
خاك تو مخش با اخلاقش😐
همشون همینن کلا شوهر خر است
شيشه دلستر رو تو سرش خورد نكردى؟؟
واسه هر چیزی خودتو ناراحت نکن
🙄 عصبی بوده یه چیزی گفته
وای خیلی بده سوتی جلوی شوهر😄
شب هم بام دعوا کرد .گفت چراپشت ظرف لکه داره .
درحالیکه من اون ظرفو 4 بار شسته بودم و نمیرفت لکه هه زیرآب مشخص نبود ،
خودش خیلی تمیزززه .
حالا ما برعکسیم اون یه کاری بکنه من هی غر غر میکنم
میگفتی باشه من احمقم توام گاوی که به خاطر دلستر سر صبح داد و بیدا میکنی!
مگه اون باید تمیز میکرد چرا با شما بد حرف میزنه همیشه اینطوره...
تو یه احمقی
نمیدونم چرا یاد فیلم خارجکی ها افتادم
😐یبار شوهر منم در نوشابه باز گذاشنه بود فریزر ترکیده بود کل فریزر نوشابه یخ زده بود با چه مصیبتی تمیز کردم همشو ریختم حموم شستم حامله هم بودم کلمه ای چیزی نگفتم وای از این مردا
سامانتا خیلی جالبی
استاتر شما کلا از زندگی ناامیدیا هرروزم یه تاپیک علیه شوهر میزنی
خوب احمق نه ولی قبول کن یه کم شلخته ای
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
