بچه ها من كلا خيلي صبورم ولي امشب دلم خواست يكم حرف بزنم باهاتون ،اول اينكه پدر شوهرم فوت شده و شوهرم خرج خانواده اش را ميده از اين پول به همه جا رسيدن عروسي گرفته براي بچه هاش خونه خريده و..خب درسته كه تا حدي وظيفه است ولي ما مستأجريم و وضع مالي همشون بهتره از ما ،اين مادر شوهر آويزون هر جا ميره ميگه منو ببرين و بياريد ،دايم مثل طلبكارا ميگه پول بده و اينكه سر زده با شكم گرسنه مياد خونه ما
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه مدرسه اي دارم كه بايد زود بخوابه ملاحظه نميكنه با اينكه ميدونه ما خونمون خاموشيه از ساعت ٨يا زنگ ميزنه يا مياد همه چي رو بهم ميريزه ،خيلي ادعاي مذهبي بودن داره ولي خيلي دلمو شكونده