حالا موقع خدافظی به قول خانوم جلسه ایه طرفو تشنه خودم کردم و نم پس ندادم😆 اینا رفتن بعد ماهم اومدیم یه دور دیگه ماشینو چک کنیم که راه بیوفتیم همون اکیپه که محمد بوق زد اومدن عقب دوباره اومدن پیش ماشین😐 گفت اونا کی بودن؟ گفتم دوست پسرم بود گوه خورشی😒 گفت من غلط بکنم😐😂 گفت دنبال شر بود؟ دوستم گفت اون یا تو؟! کوری نمیبینی پسر پیشمونه تو کف آماری😕 گفت ندیدمشون دوستم گفت حالا فازت چیه دوباره اومدی وایسادی خدافظ بابا😐😂👌
بعدشم رفتیم خونه و حالا من براتون خاطره بازی کردم😀 #تمام