2733
2734
عنوان

اولین غذاو خوردنی که خونه پدر شوهر خوردید و براتون عجیب بود چی بود؟

| مشاهده متن کامل بحث + 107068 بازدید | 1312 پست

پای مرغ😰😰

و غذاهای بی طعم که درست میکنن و مو درمیاد همیشه

ترشی و... هم که اصلا طعم ترشی نمیده انگار داری مثلاً کلم و...رو همینطوری میخوری با آب.😐😐😐

جالبیش اینه که انقدر از خودشونو دستپختشون تعریف میکنن تا وقتی اونجایی 😵😵😵

دخترک خنده کنان گفت که چیست...راز این حلقه زر...راز این حلقه که انگشت مرا... اینچنین تنگ گرفته است به بر...راز این حلقه که در چهره او...اینهمه تابش و رخشندگی است...مرد حیران شد و گفت... حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است...همه گفتند:مبارک باشد...دخترک گفت:دریغا که مرا...باز در معنی آن شک باشد... سالها رفت و شبی...زنی افسرده نظر کرد برآن حلقه زر...دید در نقش فروزنده او... روزهایی که به امید وفای شوهر...به هدر رفته هدر....زن..... پریشان شد و نالید که وای...وای این حلقه که در چهره او...باز هم تابش و رخشندگی است... حلقه بردگی و بندگی است...فروغ فرخزاد.....
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
نامزد بودم قیمه با آلو خورشتی پخت قشششششنگ یه لایه کرم رو قیمه بود منم گوشیمو گزاشتم تو تنظیم زنگ بخ ...

نگو😨😨😨😨😨

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
شله با کسره ش. غذای محلی بود و خیلی خوشمزه.

مشهدی هستن

خانما برا خانه دارشدنم صلوات مرسی🌹اگه دلت برادست خط بچگیت تنگ شدبادست مخالفت بنویس🌹چقدرسخت تنگ ماهی بودن بشکنی قاتلی نشکنی زندانبان🌹  
2738
چرا ندادن

تازه زایمان کرده بودم رفتم اونجا دیدم دارن میخورن مادر شوهر گفت مامانت باید واست درست میکرد نه من.... ما اصلا نشنیده بودیم و ندیده بودیم الانم هنوز نمیدونم چیه و چه مزست فقط خودشو دختراش میخورن

خورشت بامیه باسیر ته دیگ لبو!!!

آهان آهان ترشی لبو هم یادم انداختی انقدر بدمزست که نگوووو😥😥😥

دخترک خنده کنان گفت که چیست...راز این حلقه زر...راز این حلقه که انگشت مرا... اینچنین تنگ گرفته است به بر...راز این حلقه که در چهره او...اینهمه تابش و رخشندگی است...مرد حیران شد و گفت... حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است...همه گفتند:مبارک باشد...دخترک گفت:دریغا که مرا...باز در معنی آن شک باشد... سالها رفت و شبی...زنی افسرده نظر کرد برآن حلقه زر...دید در نقش فروزنده او... روزهایی که به امید وفای شوهر...به هدر رفته هدر....زن..... پریشان شد و نالید که وای...وای این حلقه که در چهره او...باز هم تابش و رخشندگی است... حلقه بردگی و بندگی است...فروغ فرخزاد.....

تو مراحل آشنایی قبل عروسی رفتیم خونشون،برنج شفته بود..سالادشون پر از آب و سس....میوه آوردن خیار چروکیده  بود....مشخص بود مخالف ازدواجمونن...اینجوری بروز دادن😅

ولی شخصیت خودشونو نشون دادن..😉


وقتی خدا را دارم...بی نیاز از هرکسی هستم..💕
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

راجب نامزدم

selvana20 | 3 ثانیه پیش
2687